چینش ثانیه ها | ||
بی تو و بی حضور تو انگار خالی امیخ بسته روی لبم این تب خوشحالــی اماز من مپرس نشـــانی بغیر از خودتبی تو ز احوال خودم هم نیست حالی ام،خیره به خاطره و مبهوت و بی قراردستـــی گذاشـــتم به روی دو دیـــده اماین گونه در ذهن تو را می تند خیــالشوقی که من انگار به عشقم رسیده ام،من مات احساس تو ام امروز ناگــزیردرگیر صــداقتی که فقط از تو دیده اماسم تو را بــــدان کـــه تا ابــد چنـــینبر روی جداره ی قلب خویش کشیده ام،ساده تر از سپیــده و شفــاف تر ز گـللبخــندی از نــسیم و چــشمی ز عالـمیدر اوج تنــهــایی ام و در آسمــان غــمهمــچون پرنده ای هســـتم که تو بالمی،در این کویر غربت و درظلمت سکوتای تنها تریتن فروزش شبهای بی کسیهرگــــز به غــیر تو دل را نــمی دهــمزیرا تــو برای ایــن دل ســاده ام بسـی [ دوشنبه 90/11/24 ] [ 2:52 عصر ] [ اکبر احمدی ]
|
||
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |