هوا بس ناجوانمردانه عالیست

ولی افسوس جیبامان که خالیست

نه بنزینی که با این بدقواره           

روم تا ده، خدا چه ضدحالیست

تمام دلخوشیم یارانه ام بود

که آن هم با تورم ضایع بازیست

من و این مدرکم پوسیده گشتیم       

ز بس دنبال کارم چند سالیست

به فرم این گزینش باز آن فرم       

در استخدامی ما هم تبانیست

شبها خواب ریاست روز اما        

نظافت چی شهرداری هم محالیست              

وقتت بخیر،خوبی، کجا شویم؟

گفتم  کیستی که اینگونه ما شویم

گفتا تلخی مکن ای نبض خوش صدا

بهتر است که فعلا رها شویم

گفتم که نکند ای پسر تو هم؟

گفت حالا بیا و هم صدا شویم

گفتم که رسمش چنین نیست، باور بکن

گفتا  نترس، فقط تکیه گاه شویم

گفتم که مردم چه گویند از این رابطه

گفت پس بیا فقط ادعا شویم

گفتم که نه محال است دوستی اینچنین

گفت پس بیا و به هم نکا شویم

گفتم من تو را نمی شناسم ای پسر

گفتا که  مچ شده و به هم تا شویم

گفتم پس عشق کجا بود و یک نگاه کجا

گفتا که بیا و اسیر یک نگاه شویم

گفتم که نه.عشق آتشین فقط

گفتا که بیا تو حالا ادا شویم

گفتم که چه دیدی از این موج بی صدا

گفت عشق یعنی اسیر هجمه ها شویم

گفتم که یعنی می شود من و تو هم

گفتا که آنقدر به هم باوفا شویم

گفتم چقدر عاشقانه میشود این رابطه

گفت که بگذار اسیر ترانه ها شویم

گفتم که تا ابد شویم پاسبان هم

گفتا محال است که از هم سوا شویم

گفتم من انگار عاشقت شدم، تو چه  ?

گفتا که مگر می شود دو تا شویم

گفتم چه کنیم حالا که اینچنین

گفتا بیا و به صرف پیتزا شویم

چندی گذشت و ما و خیال خام

روزی نبود که معشوق قصه ها شویم

تا اینکه یک روز بر روی گوشی ام

پیامکی آمد که از هم جدا شویم

این عاقبت دوستی خیابانی است

شاید که ماهم اسیر این خطا شویم