سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چینش ثانیه ها
 

تبسم نگاه تو نبض صدامو میبره

هوش و هواس از این دل دیونه ی من میپره

یاد ترانه ی چشات بغض نگامو میگیره

بی عطر پاک مرهمت رازقی دل میمیره

هجوم موج خنده هات اگه نباشه تو دلم

بی تو روی صفحه ی خاک غباری از خاک و گلم

بی تو مثه شاپرکی تو فکر رویای شبم

از ترس یک رویای پوچ اسم تو مونده رو لبم

اسم تو رو با اطلسی روی دلم حک میکنم

بعد تو من به بودن ستاره ها شک میکنم

ستاره با درخشش باید به راهت بشینه

عظمت خوبی ها رو توی نگاهت ببینه

ماه باید برای تو رنگ تبسم بزنه

قشنگی کاذبشو با یه نگاهت بشکنه

بهار باید برای تو غنچه هاشو سوا کنه

برا شکفتن گلاش از تو تمنا بکنه

ابر باید بگریه و عقده هاشو خالی کنه

باد برقصونه گل و برا تو خوشحالی کنه

نفس سکوت و بشکنه پلیدی رو جدا کنه

بشینه کنج پنجره فقط واست دعا کنه

منم میخوام برای تو، تو باغچه سروی بکارم

برای روز آخرم میخوام یه شرطی بزارم

به روز لحظه ی وداع، قسم به روز سفرم

تو دفتر خاطره هام بجز تو نامی نبرم

به جز تو که رنگ چشات مثه نگاه شبنمه

هر چه بگم از خوبی هات بازم یه جورایی کمه

میخوام ستایشت کنم چون لایق ستودنی

تو روح لحظه های من برای زنده بودنی


[ جمعه 90/12/5 ] [ 9:37 عصر ] [ اکبر احمدی ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

امکانات وب